واحد روانشناسی
وقتی بچه بودم دلم می خواست دنیا را عوض کنم ، بزرگتر که شدم گفتم دنیا که بزرگ است کشورم را تغییر می دهم ، در نوجوانی گفتم کشور خیلی بزرگ است بهتر است شهرم را دگرگون سازم ، جوان که شدم گفتم شهر خیلی بزرگ است محله ی خود را تغییر می دهم ، به میانسالی که رسیدم گفتم از خانواده ام شروع کنم. در این لحظه آخر عمر می بینم که باید از خودم شروع می کردم ، اگر تغییر را از خودم آغاز کرده بودم ، خانواده ام ، محله ام ، شهرم ، کشورم و جهان را به قدر توانم تغییر می دادم.